تِوِنو، ملکی سِدِک
مترجم: فریبرز مجیدی
Melchisédech Thévenot
(ت. پاریس، فرانسه، 999/ 1620 یا 1000/ 1621؛ و. ایسی [اکنون ایسی-له-مولینو]، فرانسه، 7 آبان 1071/ 1692)، خبرنگاری و ترجمهی علمی، حکمت طبیعی.
تِوِنو یکی از خبرنگاران مهمی بود که پاریس را با بقیهی دنیای علمی اروپا پیوند میداد. او در سازمان بندی و بنیادگذاری فرهنگستان علوم فرانسه تأثیر داشت و با کریستیان هویخنس، هنری اولدنبورک، آدریئن اوزو، و تعداد دیگری از چهرههای برجستهی نیمهی قرن هفدهم دوست و صمیمی بود. او در 1063 به کتابداری کتابخانهی سلطنتی منصوب شد و در 1064 به عضویت فرهنگستان علوم درآمد. از زندگی شخصی تِوِنو اطلاع زیادی در دست نیست. او پس از تحصیلات رسمی در اطراف اروپا به سفر پرداخت و بعدها در زندگیش به چندین سفر، و از جمله دو مأموریت سیاسی به ایتالیا، اقدام کرد، اما از برّ قاره اروپا خارج نشد (سفرهای «تِوِنو» نامی به مدیترانهی شرقی و به آفریقای شمالی سفرهائی بودند که به برادرزادهی او، ژان، مربوط میشدند). تِوِنو مردی کتابدوست و ادیب بود و کتابخانهای خصوصی با هزاران اثر، و از جمله مجموعهای غنی از کتابها و نسخههای خطی به زبانهای خارجی، در اختیار داشت. تونو، که یکی از دانشمندان فرانسوی تقریباً معدودی بود که انگلیسی میخواندند، با زبانهای یونانی، لاتینی، عبری، و چندین زبان شرقی، از جمله عربی و ترکی، نیز آشنایی داشت. مجموعهی نسخههای خطی او در 1091 به کتابخانهی سلطنتی انتقال یافت. در پاریس نیمه قرن هفدهم گروههائی از دانشمندان و متفننان گهگاه در خانههای خصوصی گرد میآمدند تا دربارهی فلسفه و طبیعت به سخنرانی و گفتگو بپردازند. از حدود 1033، و به مدت یک دهه پس از آن، آنری لوئی آبِردو مونمور چنین جلساتی را با نظم کافی و هدفمندانه ترتیب داد که گروه او را «فرهنگستان مونموار» نامیدهاند. تِوِنو دست کم از اوایل سال 1037 به جلسات مونمور راه یافت، و چند سال بعد را مرتباً در آن جلسات شرکت کرد. شاید از اوایل 1034 حضور در جلسات را آغاز نموده باشد زیرا هویخنس را در زمانی ملاقات کرد که گفته میشود هویخنس غالباً با مونمور و با پیئر گاسندی، که در آن موقع در خانهی مونمور بسر میبرد، دیدار میکرده است. همنشینان تِوِنو در جلسات موُنمور عبارت بودند از اوزو، پیئر پتی، ایسمائل بولیو، برنار فرنیکل دو بسی، ژاک رولو، و ژیرار دزاگ، و نیز اکثر شخصیتهای علمی مهمی که از پاریس عبور میکردند. در این سالهای آغازین فرهنگستان مونمور موضوعاتی از قبیل ساعتهای دیواری و دیگر ابزارهای مکانیکی، کشفیات نجومی، مسائل مربوط به تولید خود به خودی و سایر موضوعات زیست شناسی، تحقیقات جدید انگلیسیان و ایتالیاییان درباره خلا، و مویینگی را مورد بحث و رسیدگی قرار میدادند. این دو پدیدهی اخیر توجه تِوِنو را از اوایل سال 1037 به طرز خاصی به خود جلب کرد، و این علاقه او را بعدها در ساختن تراز حبابی یاری نمود. اگرچه کسانی، مانند تِوِنو، در جلسات مونمور حضور داشتند که بر آزمایش و مشاهده تأکید میکردند، اعضای دیگر سخنوری را بر آزمایش و تجربه ترجیح میدادند و فرهنگستان مونمور به سبب مباحثهها و انواع خلقوخوها و سلیقههائی که در آن دیده میشد شهرتی کسب کرد.
پس از حدود سال 1041، بخشی به سبب این نزاعهای مختصر، تِوِنو در خانهی ییلاقی خود در ایسی، در چند کیلومتری جنوب پاریس، فرصتهائی برای جلسات اضافی و پرداختن به آزمایش فراهم آورد. او در آنجا از فرنیکل دوبسی ریاضیدان، نیلس استنسنِ کالبدشناس دانمارکی، و یک آزمایشگر شیمی نگهداری میکرد. تِوِنو، همچنین در ایسی، تحقیقاتش را در مورد خلأ دنبال کرد و با کمک پتی، اوزو، فرنیکل دوبسی، و هویخنس پژوهشهای گوناگونی در نجوم و مغناطیس انجام داد. مسائل مختلفی، از جمله پرخاشگری مداوم بر سر میزان تأکید بر آزمایش و تجربه، موجب شد که فرهنگستان مونمور در 1043 راه زوال پوید. تِوِنو در حدود یک سال دیگر جلساتش را تشکیل داد، اما فقدان سرمایة کافی برای فراهم ساختن ابزار کار و انجام دادن آزمایش مانع کارش شد.
در حدود همین زمان کوششهائی برای تجدید سازمان فرهنگستان مونمور بعمل آمد، ساموئل-ژوزف سوربیئر، دبیر دائمی فرهنگستان، با ژان-باتیست کولبر، وزیر متنفذ لوئی چهاردهم، وارد گفتگو شد و پیشنویسی اساسنامه تجدید نظر شده و نامهای مبنی بر درخواست حمایت شاه را تقدیم او کرد. تقریباً در همین زمان طرح دیگری برای تشکیل فرهنگستان جدیدی از دانشمندان پیشنهاد شد. طرح اخیر، که مدرکی است دارای حدود بیست و شش مادّه و دو هزار کلمه، به عنوان دستنوشتهای بیامضا و بیتاریخ موجود است. (1) شواهد حاکی از آن است که این طرح، با عنوان (طرح پیشنهادی انجمن علوم و هنرها»، در سال 1042 یا 1043 به وسیله گروهی نوشته شد که تِوِنو، اوزو، و پتی جزو آن بودند. «انجمن» پیشنهادی در نظر داشت که برای رهانیدن جهان از بند «خطاهای متداول» به آزمایش و مشاهده بپردازد، در پی اختراع ماشینهای جدید برآید، برای کشف علل ناخوشیها جدیت خاصی بکار برد، فهرستها و جدولهائی از فنون و ماشین ابزارها تهیه کند، راههائی برای پیشرفت کشتیرانی و بازرگانی بچاپ رساند، و به نوشتن یک تاریخ طبیعی جامع همت گمارد. انجمن متشکل میبود از... داناترین افرادی که هرکسی در همهی علوم حقیقی تواند یافت، علومی چون هندسه، مکانیک، نورشناسی، اخترشناسی، جغرافیا، فیزیک، پزشکی، شیمی، کالبدشناسی، یا در فنونی مانند معماری، باروسازی، سنگتراشی، نقاشی، و طراحی، هدایت آبها و بالا آوردن ساساطح انبها ئیدرولیک]، فلزپردازی (متالورژی)، کشاورزی، کشتیرانی. (2)
دین و سیاست در طرح جائی نداشتند. این برنامهی بیکنی تشکیل «انجمن» را برای «کمال بخشیدن به علوم و فنون و، به طور کلی، جستجوی هرآنچه بتواند سودمندی یا آسایش را برای نوع بشر، و بخصوصی برای فرانسه، ببار آورد» (3) وعده میداد. طرح فایدهطلبانهی تِوِنو برای تشکیل «انجمن علوم و فنون» با طرح پیشنهادی شارل پرو کاملاً متفاوت بود؛ پرو فرهنگستانی را در ذهن مجسم میکرد که جنبهی عملی آن کمتر و جنبه فلسفه و فرهنگستانی را در ذهن مجسم میکرد که جنبهی عملی آن کمتر و جنبهی فلسفه و فرهنگستانی را در ذهن مجسم میکرد که جنبهی عملی آن کمتر و جنبهی فلسفی و فرهنگی آن بیشتر بود، و علوم محض بیشتر با علوم انسانی پیوند داشتند تا با مهندسی.
فرهنگستان علومی که در 1045 به وجود آمد بیشتر بر طرح پرو منطبق بود تا بر طرح تِوِنو. متفننانی که در گروه مونمور بودند، از جمله تِوِنو، به عضویت فرهنگستان جدید در نیامدند. براون اشاره میکند که تِوِنو، به عنوان یک متفنن، از دایره توجه حذف شده بود.(4) موری مدعی است که تِوِنو، اگرچه «پدر» فرهنگستان جدید بشمار میرود، به دلیل «ضعفها»ئی که او را در ایسی نگاه میداشت، جزو اعضای اصلی آن نبود. (5) این نکته با «ستایشنامه»ای که در Journal des Sҫavans («مجلهی دانشمندان») درج گردیده مطابقت ندارد؛ ظاهراً ستایشنامه را یک دوست شخصی [احتمالاً ژان گالوا] نوشته و اظهار داشته است که تِوِنو «که مزاج نیرومندی داشت...» تا ماه مرگش «از تندرستی بسیار خوبی برخوردار بود»، اما در آن ماه، که تب بر وی چیره شد، او پرهیز ممتدی را آغاز کرد که بنیهاش را هرچه ضعیفتر ساخت و موجبات مرگش را فراهم آورد. در مدارک جدیدتری که به وسیلهی مکئون انتشار یافته از قول تِوِنو نقل شده که او، در نامهای به شاهزاده لئوپولد، گفته بوده که برای عضویت در فرهنگستان دعوت شده بوده است. (6) در هر حال، تِوِنو سرانجام در 1064 به عضویت فرهنگستان علوم درآمد، و جای خالی پیئر دو کارکاوی را، که در 1063 درگذشته بود، پرکرد.
در سراسر دههی 1040 دههی 1050 تِوِنو به رابطه مکاتبهای وسیع با اشخاص بیشمار ادامه داد. بخش اعظم این مکاتبات مربوط بود به ترجمه مشهور او از شرح سفرهای اکتشافی و چاپ آنها زیر عنوان Relations de divers voyges... («گزارش سفرهای گوناگون»). تنها خدمت مهم مستقیم او به علم در تهیه ابزار و آلات بود: یک تراز حبابی، که بعدها به دست رابرت هوک و هویخنس اصلاح شد. کار تِوِنو روی تراز احتمالاً با آزمایشهایش در مورد مویینگی و سیفون، که در 37-1-1040 برعهده گرفته بود، ارتباط داشت. در 1040
و 1041، او در نامههائی به وینچنتسو و یویانی و به هویخنس اشارهای به ترازش کرده بود و این موضوع در 1045 در جزوهای بیامضا به اطلاع عموم رسید. (7) تکمیل طرح ابتکاری تِوِنو احتمالاً در 1040 آغاز شد و در فاصلهی میان 1045 و 1060 به دفعات متعدد علناً نامی از آن به میان آمد، چه در این سالها او در مقالهاش زیر عنوان «گفتار دربارهی فن کشتیرانی»، که در ...Recueil de voyages («مجموعهی سفرها...») بچاپ رسید، به توصیف آن پرداخته بود. به نظر میرسید که این تراز حبابی ابتکاری فاقد تحدّب در لولهی شیشهای بود، نکتهای که هویخنس آن را یادآوری شد.
تِوِنو در 1060 به توصیف و به تشریح مصوّر تراز خود پرداخت، بیآن که دربارهی تحدّب لوله بحثی به میان آورد، اگرچه امکان بهرهگیری از عقیده اوزو در مورد موهای متقاطع فلزی با یک عدسی برای اندازه گیری دقیق را متذکر گردید. به گفته او قطر لولهی تراز به اندازهی قطر انگشت کوچک و طول آن هفت برابر قطرش بود. تراز با الکل پر میشد و روی خطکشی سنگی مجهز به یک عدسی نصب میگردید. روشهای شیشه سازی بدست آوردن لولههائی با سطح مقطع ثابت را دشوار میساخت، و طرح تِوِنو در اصل فقط به این منظور مورد استفاده دیگران قرار گرفت که یک سطح مستوی را موازی با افق درآورند. به نظر میرسد که ادعاهای تِوِنو دربارهی قابل استفاده بودن تراز او در پیدا کردن میل مغناطیسی در دریا و تعیین یک سطح موازی با افق در دریا تا حدی مبالغه آمیز باشد. دوما اظهار عقیده میکند که طرح تِوِنو تا اواسط قرن هجدهم که روشهای پیشرفتهای در ساخت و تولید به ظهور رسید کاربرد همگانی پیدا نکرد.(8)
یک پیشامد دیگر تِوِنو را به صورت موضوع بحث مجالس علمی درآورد: عرضه و بسط نظریهای از جانب تِوِنو دربارهی علت تنفس انسان و حیوان. زمانی در سال 1039 شخص ناشناسی در فرهنگستان مونمور نظر داده بود که یک تپش جوی پایدار موجب (حرکات قلب، مغز، حجاب حاجز، یا تنفس» (9) میشود. تِوِنو میگفت که این اندیشه، اگرچه درست نیست، دست کم از مزیتی برخوردار است؛ و او به کوشش پرداخت تا تپش جوّی را از لحاظ تجربی ثابت کند. وی مدعی بود که اگر در قمقمهای که گردنی مویین دارد آب بریزیم و سپس قمقمه را طوری یکبر کنیم که آب قسمتی از گردن را پر سازد، میتوان تپش آب را همنوا با تپشی جوّی مشاهده کرد. پس از گرم شدن مختصر میتوان «[حرکات] انبساطی و انقباضی قلب و شرایین را با همهی حالات موجود در اجزای جانورانی که این حرکت را دارند» مشاهده کرد؛ آهنگ حرکت بستگی به مقدار حرارتی دارد که صرف شده است.(10)
تِوِنو این خبر را از طریق اولدنبورک و هویخنس پخش کرد، و تا مدتی به طرزی وسیع مورد بحث بود. این واقعه نمونهی کاملی از نوع تجربه و آزمایشهای انجام شده و افسانههای گفته شده در علم قرن هفدهم است، و از این رو نباید تِوِنو را آدمی ابله تصور کرد. باری، خدمات علمی او را باید محدود به تشویقی دانست که از راه نامهها، کوششهای شخصی، و ترجمههای چاپ شدهاش، در پرداختن به کار علمی ایجاد میکرد. در دوره پس از 1064، که به عضویت فرهنگستان علوم درآمد، او گاه گاه در جلسات آن راجع به موضوعاتی بحث میکرد؛ برای نمونه میتوان از موارد زیر نام برد: مخلوقی شبیه گاومیش در امریکای شمالی، آب لیمو به عنوان داروئی شفابخش، بریدن دم مارمولک و تولید دوباره آن، و تأثیر گیاه ایپکا در درمان اسهال خونی.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
برای آگاهی از فهرست تفصیلی آثار تِوِنو، Catalogue général des livers imprimés de la Bibiliothèque national جلد صد و هشتاد و ششم، چاپ دوم، چهل و یکم. مباحث مربوط به چاپ تاریخچهی «سفرها»ی تِوِنو در کتاب Mémoire sur la collection des grands et petits voyages...،از آرمان گاستون کامو (پاریس، 1802)، 279 به بعد؛ و در کتاب The Voyages of Thévenot، از جیمر لِنِکس (نیویورک، 1879) مندرج است.مشهورترین کار تِوِنو عبارت بود از مجموعهی ترجمههای او دربارهی سفرهای اکتشافی، زیر عنوان Relations de divers voayages cureur، 4 جلد (پاریس، 1663-1672)؛ و ذیلی کوچک با عنوان Recueil de vayages Mr The"venot (پاریس، 1681). مأخذ اخیر شامل توصیفی است که تِوِنو در مقالهای زیر عنوان «Discussion sur l"art de la navigation » دربارهی تراز خود کرده است. کتاب Catalogue de la bibliothèque de Thévenot (پاریس، 1694) شامل پیشگفتار کوتاهی است از شرح حال تِوِنو به قلم خود او، (من اثر اخیر را بررسی نکردهام.) کتابهای پیشین را اِورارد دیگبی و نیکولَس وینمن گردآوردند، و تِوِنو مقدمهای دربارهی شناگری نوشت که پس از مرگش با عنوان L’art de nager (پاریس، 1696) بچاپ رسید و در طی قرن بعد چاپهای مصوّر متعددی از آن به زبانهای انگلیسی و فرانسوی انتشار یافت.
تِوِنو، مقارن با علاقهای که به علم تعادل مایعات (ئیدروستاتیک) و مکانیک یافته بود، به ویرایش آثاری از هرون و دیگران آغاز کرد اما ضمن تدارک این کار درگذشت. این کار به همّت ژان بواوَن و فیلیپ دولائیر تکمیل شد و با عنوان زیر انتشار یافت:Vetrum mathematicorum, Athenaei Bitonis, Apollodori, Heronis Philonis et aliorum opera... (پاریس، 1693).
نامههائی که تِوِنو نوشته یا آنچه دربارهی تِوِنو نوشته شده است در Oeuvres complètes کریستیان هویخنس، 22 جلد (لاهه، 1888-1950)، سوم تا هفتم، نهم، دهم، هفدهم، بیستم، بیست و دوم؛ Correspondence of Henry Oldenburg، ویراسته و ترجمهی آ. روپرت هال و ماری بوئز اهال (مدیسن، ویسکانسین، 1965-)، یکم تا سوم، ششم، مندرج است. روبر م. مکئون در فلورانس نامهای از تِوِنو به شاهزاده لئوپولد انتشار داد زیر عنوان «Une lettre de Melchisédech Thévenot sur les débuts de»، درRHSA، 18 (1965)، 1-6. دربارهی تأثیر تِوِنو در بنیادگذاری فرهنگستان علوم، نیز «Une lettre de Melchisédech Thévenot»، از ت. مکلولن، در RHS، 27 (1974)، 123-126. هارکورت براون نامهی بیامضائی دربارهی پژوهشهای اسوامرادام منتشر کرد و در کتابش با عنوان Seientific Organizations in Seventeenth Century France (1620-1680) (بالتیمور، 1934)، 280-281، آن را بحق به تِوِنو نسبت داد. تفسیرها و گزارشهای تِوِنو در فرهنگستان علوم برای سالهای 1685 تا 1689 در کتابHistoire de l"Académie royale des science depuis 1666 jusqu" à 1699، یکم، دوم (پاریس، 1733) مذکور است.
دوم. خواندنیهای فرعی.
بهترین مقدمهی جامع در معرفی انجمنهای علمی در عصر تِوِنو، و نیز در معرفی زندگی علمی او، کتابی است از براون که در بالا ذکر شده است. «ستایشنامه»ای دربارهی تِوِنو در زمان حیات او نوشته شد و در JS، 20 (17 نوامبر 1692)، 646-649، بچارپ رسید (در 1693 انتشار یافت). زندگینامهی مختصر تِوِنو در Le grand dictionaire historique de Moreri، از لوئی مورری، دهم (پاریس، 1759)، 138-139، مندرج است. یادداشتهای زندگینامگی بعدی دربارهی تِوِنو چیز مهمی بر نکات مندرج در کتاب یادشده نمیافزایند. تاریخچه مختصری راجع به تراز و پذیرش تراز حبابی تِوِنو درLes instrument scientifique auxپینوشتها:
1- برای آگاهی از متن این مدرک، به Oeuvres complétes («کلیات آثار»)، از هویخنس، جلد چهارم، 325-329.
2- همان، 328.
3- همان، 325.
4- Scientific Orfanizations... («سازمانهای علمی»)، از هارکورت براون، 117.
5- L’ancienne Académic des sciences («فرهنگستان باستانی علوم)، از ل. ف. آ. موری، 12-13.
6- «نامهای از ملکی سد ک تِوِنو...)، از مکئوم، 2-3.
7- «کلیات آثار»، از هویخنس، بیست و یکم، 105-108؛ توصیف هویخنس از تراز تِوِنو در این اثر مندرج است.
8- Les instruments scientifiques aux
9- تِوِنو به هویخنس، در («کلیات آثار»)، هویخنس، سوم، 405.
10- همان، 406.
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}